انواع بسیاری از روابط ملاطفت آمیز وجود دارد: عشق والدین به فرزندان ، محبت و عطوفتی که دوستان خوب نسبت به یکدیگر دارند و عشق رمانتیک. عشق رمانتیک توجه زیادی را از سوی جامعه به طور اعم ، و از سوی پژوهشگران بطور اخص به خود جلب کرده است.
تجربههای رایج و مشترک در عشق
ز.روبین یکی از نخستین روان شناسانی که به بررسی عشق پرداختهاند، از 200 دانشجو خواست با پاسخ دادن به جملات یک پرسشنامه گسترده تجربه خود را توصیف کنند. او دریافت که تجربه عشق ظاهرا در بردارنده چهار ویژگی اصلی است.
* افراد عاشق خود را نیازمند یکدیگر میدانند. در هنگام تنهایی ، نخستین فکری که به ذهن آنها خطور میکند یافتن طرف مقابل است.
* آنها علاقه مندی و دغدغه خاطر را تجربه میکنند، یعنی میل به انجام کاری برای یکدیگر.
* آنها احساس اعتماد میکنند. آنها معتقدند که میتوانند با امنیت مطالب خود را به یکدیگر بگویند.
* این اعتماد ظاهرا بخوبی ایجاد شده است، چرا که افراد عاشق تحمل خطاهای طرف مقابل دارند.
افراد عاشق این ویژگیها را در عمل نشان میدهند. روبین دریافت کسانی که خود را عاشق توصیف میکنند، نسبت به سایر زوجها زمان بیشتری به چشمان یکدیگر نگاه میکنند. سوونسون گزارش کرد که افراد عاشق، عشق خود را این گونه نشان میدهند:
* ابراز محبت کلامی و جسمانی.
* تبادل پاداش و انجام کارهایی برای یکدیگر.
* حمایت عاطفی و اخلاقی از یکدیگر.
* صبور و شکیبا بودن نسبت به رفتارهای کمتر خوشایند طرف مقابل.
موارد تفاوت تجربه عشق
اشتباه است اگر چنین فکر کنیم که همه انسانها عشق را به یک شیوه تجربه میکنند. برخی عشق را به عنوان پدیدهای سریعا متغیر و پر راز و رمز و عدهای دیگر نیز آنرا به عنوان چیزی ظریف و عقلانی تجربه میکنند. افرادی که معتقدند اختیار سرنوشتشان در دست خودشان است، کمتر احتمال میرود که خودشان را به عنوان کسی در نظر بگیرید که "به دام" عشق افتاده است و یا آن که عشق را به مشابه چیزی متغیر و پر راز و رمز ببینند. در این میان تفاوتهای جنسیتی نیز وجود دارد.محققین گزارش کردند که مردان سادهتر از زنان ، عاشق میشوند و زنها سادهتر از مردان فارغ. بر اساس این تحقیق مردان در مقایسه با زنان در مقیاسهای عشق احساساتی نمره بالایی میآورند و زنان در جفت گزینی خود بیشتر از مردان احتیاط به خرج میدهند. علاوه بر این ، تفاوتهای فرهنگی نیز در مورد مفهوم عشق وجود دارد. با اینکه آمریکاییها علاقه مندی و دغدغه خاطر را بخش بسیار با اهمیتی از عشق محسوب میکنند اما مردمان سایر کشورها اهمیت کمتری برای آن قایلاند.
انواع عشق
به نظر جی. ا.لی یونانیها بین سنخهای مختلف عشق فرق قائل بودهاند، به نظر آنها چندین نوع عشق وجود دارد:
* عشق شهوانی: بر اساس جاذبه جسمانی بوده و ویژگی آن اشتیاق شدید به خود فاش سازی سریع و صمیمیت جنسی است.
* عشق دوستانه: به آهستگی و در اثر دوستیهای قلبی ایجاد میشود.
* عشق بازیگر و دمدمی: ویژگی افرادی است که میتوانند به سادگی از یک رابطه به سراغ رابطهای دیگر بروند یا همزمان به بیش از یک رابطه وارد شوند.
* خود باختگی: نوعی عشق خود باخته ، ایثارگر ، عمقا دلسوزانه است.
ماهیت عشق
این گرایش همان چیزی است که میتوانیم نام آن را " عشق و پرستش " بگذاریم . این مطلب یک امر بسیار محسوسی هست که در انسان زمینه چیزی وجود دارد که ما آن را " عشق " مینامیم. عشق ، چیزی است مافوق محبت .
معنی لغت عشق
در زبان عربی میگویند کلمه " عشق " در اصل از ماده " عشقه " است ، و " عشقه " نام گیاهی است که در فارسی به آن " پیچک " میگویند که به هر چیز برسد دور آن میپیچد ، مثلا وقتی به یک گیاه دیگر میرسد دور آن چنان میپیچد که آن را تقریبا محدود و محصور میکند و در اختیار خودش قرار میدهد.
یک چنین حالتی در انسان پیدا میشود و اثرش این است که بر خلاف محبت عادی انسان را از حال عادی خارج میکند، خواب و خوراک را از او میگیرد، توجه را منحصر به همان معشوق میکند، یعنی یک نوع توحد و تعهد و یگانگی در او به وجود میآورد، یعنی او را از همه چیز میبرد و تنها به یک چیز متوجه میکند به طوری که همه چیزش او میشود، یک چنین محبت شدیدی.
در حیوانات چنین حالتی مشاهده نشده است. در حیوانات ، علائق حداکثر در حدود علائقی است که انسانها به فرزندانشان دارند. یا همسرها نسبت به هم دارند. اگر غیرت دارند، اگر تعصب دارند، هر چه که نسبت به اینها دارند، در حیوانات هم کم و بیش پیدا میشود. ولی این حالت به این شکل ، مخصوص انسان است.
اینکه اصلا ماهیت این حالت چیست، خود یکی از موضوعات فلسفه شده است. ابن سینا رساله مخصوصی دارد در زمینه " عشق " . همچنین ملاصدرا در کتاب اسفار در بخش الهیات ، صفحات زیادی حدود چهل صفحه را اختصاص داده است به تفسیر ماهیت عشق که این حالت چیست که در انسانها پیدا میشود ، کما اینکه امروز هم مسأله عشق در " روانکاوی " تحلیل میشود که واقعا ماهیت این حالت در انسانها چیست ؟
ـ بدترین و خطرناکترین کلمات اینست: «همه این جورند».
ـ «موفقیت» بدستآوردن چیزی است که دوست داری و «خوشبختی» دوست داشتن چیزی است که بدستآوردهای.
ـ انسان همان است که خود باور می کند .
ـ نگویید که ای کاش زندگی بهتر از این بود. بخواهید که خودتان بهتر از این باشید.
ـ تردیدها را کنار بگذارید. خود را کاملاً متعهد سازید که زندگی ای را آغاز کنید که برای آن ساخته شده اید.
ـاگر به ندای درون خود گوش فرا دهید و از فطرت خود پیروی کنید احتمال این که بار دیگر مرتکب اشتباه شوید بسیار کم خواهد شد .